به گزارش “آی دبلیو اسپورتس” آژانس ورزش زنان ایران؛ تیم ملی تیراندازی با کمان آماده آزمایش شانس خود برای راهیابی به المپیک توکیو میشود و تا پایان بهار ۱۴۰۰، در سوییس و فرانسه مسابقه خواهد داد.
مورد ویژه و خبرساز این روزها، وضعیت نیلوفر علیپور است. کماندار جوانی که در عین ناباوری و بدون ارائه دلیل خاصی، از تیم ملی کنار گذاشته شده و سکوت فدراسیون تیراندازی با کمان آن چه علیپور درباره پشت پرده تیم ملی بیان میکند را تقویت میکند.
در بی سابقه ترین افشاگری درباره تیم ملی تیراندازی با کمان، نیلوفر علیپور درباره آن چه پشت صحنه در جریان است صحبت کرده است. او درباره نفوذ اسپانسر در تیم ملی، سطح کیفی مربیان ملی، رفتار رییس فدراسیون و جایگزینی سلیقه به جای آمار و عملکرد در تیم ملی افشاگری کرده است.
بدون داشتن علائم، ۲ تست کرونایم مثبت شد
در خصوص ماجرای تستهای پیدرپی کرونا، از اواخر شهریور ماه سال گذشته تمریناتم را در کیش و تبریز از سر گرفتم اما بعد از اردو به سلیقه شخصی مربی به اردوی بعدی دعوت نشدم.
پس از آن در سایت آزادی از من تست کرونا گرفتند و بدون اینکه جواب تست را به من نشان دهند به من ابلاغ شد که جواب تست مثبت شده در صورتی که هیچ علائمی هم نداشتم.
سپس دو هفته استراحت کردم و به من گفته شد که تست کرونا بدهم و به شرطی که نتیجه آن منفی باشد میتوانم در اردو حضور یابم اما بازهم به من گفته شد که نتیجه تست دوم هم مثبت است. نکته جالب آن است که به گفته مدیر تیم ملی چندی بعد آن آزمایشگاه پلمب شد. همین موارد باعث شد که مدتی از میادین دور باشم.
اجازه رسانهای شدن اخبار به من داده نمیشد
اجازه رسانهای شدن خبر ابتلا به ویروس کرونا به من داده نشد و غیر از اعضای تیم و کادر فدراسیون کسی از صحت این موضوع باخبر نبود. همین امر سبب شد که فشار بسیار زیادی در لیگ متحمل شوم. قریب به دو ماه بود که تمرین نداشتم و با کاهش وزن روبرو بودم اما انتظارات همچنان بسیار بالا بود.
با وجود افت از خیلیها بهتر بودم
افت رکورد را تجربه کردم اما بازهم از سایر ورزشکاران رکورد بهتری بهجا گذاشتم. با تست موارد مختلف سعی در رسیدن به شرایط ایدهآل داشتم.
مربی، مدیر تیم و رییس فدراسیون تیراندازی با کمان به من گفتند که این رکوردها مهم نیست و من تمام تمرکز را روی تست کردن وسایل تیراندازی و رقابتهای سوییس و کسب سهمیه فرانسه بگذارم.
اعتمادی که برایم گران تمام شد
به صحبت افراد مذکور اعتماد کردم و در مرحله تست چند رکورد زدم که اختلاف چندانی با سایر ورزشکاران نداشت و گاهی عملکرد بهتری نسبت به آنها داشتم.
در همین مدت که در اردو حضور داشتیم من، شیوا شجاع مهر و زهرا نعمتی بهعنوان نفرات فیکس تیم و سوگند رحمانی به عنوان نماینده جوانان و فرد دیگری به عنوان “کنار تیم” و به نام خانم رمضان پور با ما تیر میزد.
پس از ایشان مهتا عبداللهی آمد؛ اما به عنوان فرد کنار تیم نه عضو فیکس تیم ملی. در این مدت هم هیچگونه رکوردگیری رسمی مبنی بر انتخاب افراد در حضور ناظر و داور وجود نداشت.
از صحبتهای پنهانی فهمیدم که در تیم ملی جایی ندارم
بنا بر حضور ترکیب فیکس تیم ملی در رقابتهای ترکیه بود. من، شیوا شجاع مهر و زهرا نعمتی بهعنوان نفرات اصلی و سوگند رحمانی به عنوان نماینده جوانان، اعضای تیم ملی بودیم و مهتا عبداللهی به عنوان نفر کنار تیم برای کسب تجربه و با هزینه شخصی به ترکیه سفر کرد.
ما یک هفته زودتر از موعد برگزاری رقابتها به ترکیه رفتیم و در اردوی مشترک شرکت کردیم. در همین مدت ۲ روز به شکل تمرین اما پیشفرض مسابقه، تیرهای کوالی و بعد هم حذفی زدیم اما به گفته آقای پاکزاد من هدف مد نظرم را در آنجا تست کردم که برای مسابقه آماده باشم.
در مرحله تست تمرکز من قطعاً روی چیزی است که مشغول به ارزیابی آن هستم نه صرفاً نتیجه. در آن تست نتیجه خیلی خوبی بهدست نیاوردم و بعد از گذشت این روزها مقداری به صحبتهای کادر و بچهها شک کردم.
سایت فدراسیون جهانی تیراندازی را چک کردم و با اینکه هنوز فرصت بود اسامی نهایی تیمها ارسال شود، ایران اسامی نهایی ورزشکاران در رقابتهای سوییس و فرانسه را قبل از مسابقات ترکیه رد کرده بود.
دروغ سرمربی تیم ملی
در تمرینات هرکسی جداگانه رکوردهای خود را ثبت میکرد. به همان رکوردهایی استناد کردند که به من گفتند آن رکوردها بیاهمیت است و اسامی ابتدایی را پیش از آن که به ترکیه اعزام شویم رد کردند.
این اتفاق با اعتراض من به مربی تیم همراه بود اما او گفت که صحبتهایش درباره بیاهمیتی رکوردهای درون اردویی، دروغ بوده است.
روز آخر مسابقات ترکیه آخرین فرصت بود
من خواهان مشاهده رکوردهای درون اردویی همه بچهها شدم و مطمئنم بودم که رکوردهای تمرین هم از سایر بچهها بالاتر بود اما مربی تیم ملی به من گفت که نظر شخصی و احساس او بر این مورد است که سایرین بهتر از من تیر میزنند.
پس از آن به پیشنهاد من قرار شد که در مسابقه آخر ترکیه اگر من تیری بالاتر از بقیه زدم اسامی تیراندازان تیم ملی در لیست تغییر کند که مورد موافقت مربی تیم ملی هم قرار گرفت و گفت که اگر حتی ۲ امتیاز بالاتر بزنم اسامی تغییر میکند.
شجاع مهر با در دست داشتن کمان روز دنیا هم از پس من برنیامد
شرایط روحی نامناسبی داشتم با این حال و در عین اینکه مربی هیچگونه حمایتی از من نکرد در روز آخر تیر بالاتری نسبت به شیوا شجاع مهر زدم و اختلاف ۳ واحدی با زهرا نعمتی داشتم.
همه اینها در حالی بود که این ۲ هیچگونه کسالتی در این نداشتند و با وجود بازگشت فوری زهرا نعمتی به تمرینات پس از ابتلا به کرونا، برای شیوا شجاع مهر هم کمان بهروز تهیه شد تا با آن تیراندازی کند اما با درخواست من مبنی بر اخذ زودتر از موعد تجهیزاتی که قرار است در اردیبهشت تحویل بگیرم موافقت نشد.
تهدید شدم
مربی پایبند صحبتهای خودش نبود و مدیر تیم برای من پیامی مبنی بر اینکه اسامی غیرقابل تغییر است فرستاد. سپس پیگیریهای خودم به صورت اداری و قانونی از هیئت تیراندازی با کمان استان البرز شروع کردم و به سازمانهای مربوطه نامه زدم تا احقاق حق شود.
من تجربه بالاتری نسبت به سایرین دارم. رنک من پیشتر ۹۰ بوده در صورتی که دیگران در رنک ۵۰۰ قرار دارند. من رکورددار جوانان ایران هستم و پیشینه قابلقبولی دارم.
با توجه به همه این موارد و مسابقات کسب سهمیه، من بخت اول کسب این مهم بودم و توقع داشتم که نامم به این لیست اضافه شود. نکته قابل توجه آن است که در مدت پیگیریهای من هیچکسی حمایتی از من نکرد.
نه توجیهی برای این اقدامات داشتند که دلیل فنی و منطقی خط خوردن من چه بود و مدام من را تهدید میکردند که دست به پیگیری و مصاحبه نزنم چون شانس حضور در تیم ملی را از این به بعد نخواهم داشت. تیم ملی تبدیل به ملک شخصی شده و به راحتی تهدید میکنند که تا ما باشیم نمیگذاریم به تیم ملی بیایی.
مربی شخصی زهرا نعمتی بدون شناخت دست به انتخاب بازیکنان زد
به من گفتند که دلیل خط خوردن نام من، نظر شخصی مربی و شناخت او بوده. در این زمینه باید بگویم مربی فعلی، اصلاً مربی تیم نیست و مربی اختصاصی زهرا نعمتی است که ۲-۳ ماهی به عنوان مربی ریکرو برگزیده شده.
سؤال اینجاست که ایشان در طی این مدت کوتاه چه شناختی از کمانداران پیدا کرده که از شناخت درباره یک کماندار حرف می زند. ایشان رنک، تجربه و تاریخسازیها را کنار گذاشته و طبق نظر شخصی عمل میکند که بسیار برای من عجیب است.
حتی حاضر به تنظیم کردن کمانم هم نبودند
ارتفاع ترکیه نسبت به ایران از سطح دریا بالاتر است و کمان های ما نسبت به ارتفاع حساس است و باید دوباره تنظیم شود و جنس چوبی آن نسبت به رطوبت هم واکنش نشان میدهد اما مربی با درخواست تنظیم مجدد کمان من مخالفت کرد.
روز بعد دیدم که مربی تیم، مشغول تنظیم کمان سایر بچهها است و وقتی با اعتراض من مواجه شد وعده فردا را داد و بعدتر گفت که دلم نخواست کمان شما را تنظیم کنم. نمیدانم سلیقه مربی تا کجا قرار است روی من که ۵ سال در تیم بزرگسالان زحمت کشیدهام تأثیر بگذارد.
شایستهسالاری دیگر در ورزش ما جایی ندارد
در مسابقات قهرمانی آسیایی تایلند رکوردی زدم که ۱۱ واحد از بالاترین رکورد بخش پسران بالاتر بوده اما رسماً بازیچه دست مربی قرار گرفتم و نمیدانم چه منفعتی دارد که نماینده بخش جوانان که در تمامی رقابتهایی که با من تیر زده رده پایینتری بهدست آورده به عنوان عضو فیکس انتخاب شود.
اگر قرار بر شایستهسالاری نیست پس چه چیزی مهم است؟ من تا تا حالا سکوت کردم تا با نامهنگاری و به صورت اداری اقدام کنم که متأسفانه به نتیجه نرسیدم. در وزارت ورزش هم میگویند که حق با من است اما تصمیم نهایی با رییس فدراسیون خواهد بود.
اسپانسر فدراسیون گزینههای خود را به لیست تیم ملی اضافه میکند
یکی از نفرات، از باشگاه شخصی آمده که اسپانسر فدراسیون است و قرار است هزینه تیم را برای اعزام تیم کامپوند به مسابقات فرانسه و سوییس را هم تقبل کند و این طور که معلوم است کماندار مد نظر اسپانسر به خاطر اسپانسر میتواند جایی کسی که تاریخساز ریکرو بوده را بگیرد.
امروز ما مشخصاً میبینیم که پول جای شایستگی را گرفته است. آقای ملکی که اسپانسر فدراسیون است، طی یک ماه اخیر ۲ سمت در فدراسیون گرفته و به عضویت هیئت رییسه فدراسیون تیراندازی با کمان و رییس کمیته تیمهای ملی پایه درآمدهاند و رسماً من که با هزینه خانواده و بدون حقوق و مزایایی کار کردم کنار گذاشته شدم و اینها همه بیانصافی است.
هیچچیزی برای رییس فدراسیون مهم نیست
من هنوز شانس اول کسب سهمیه هستم. جایگاه تیم ایران برای مسئولان اهمیت ندارد و رییس فدراسیون علناً به من گفت که شما با رتبه دهم برمیگردید ما یک نفر را میفرستیم که در رتبه ۳۰ قرار میگیرد و این برای ما هیچ فرقی ندارد.
در تمام این ۳ هفته که پیگیری کردم تهدیدهای زیادی از سوی رییس فدراسیون متحمل شدم و مدیر تیم و مربی تیم ملی مرا به هر نحوی تهدید و تخریب کردند. من برای ایران سدشکنی کردم و توقع زیادی ندارم جز این که بهعنوان یک ایرانی در مسابقات شرکت کنم و پرچم کشورم را به اهتزاز درآورم.
مربی مختص به خانمها توان علمی ندارد
در کنار بهزاد پاکزاد به عنوان سرمربی، یک خانم هم برای مربیگری بخش خانمها در نظر گرفته شده و درجه مربیگری ایشان، درجه ۳ است. زمانی که این همه مربی درجه یک و بین المللی داریم با چه توجیهی باید یک مربی درجه ۳ را کنار تیم ملی داشته باشیم؟
در عین وجود چندین مربی باسابقه در کشور چرا باید از لیلا سخایی فر استفاده شود؟ شاید برخی برای حفظ موقعیت یا نداشتن تریبون این سوال را نپرسیده باشند اما این، سوال هر عقل سلیمی است که چرا این چنین جسورانه، از تیم ملی سوء استفاده می شود.
وقتی دیدم اعتراضهایم راه به جایی نمیبرد به رسانه پناه آوردم
فدراسیون تیراندازی با کمان، افراد حامی من را با بهانه جویی گمراه میکرد. در آییننامه تمامی مسابقات تیراندازی با کمان قهرمانی جهان نوشته شده که تا ۳ روز قبل از شروع رسمی مسابقات مهلت تغییر اسم وجود دارد.
در مسابقات فرانسه هم امکان اعزام تا ۴ نفر در آییننامه برگزاری آن وجود دارد که به دروغ، فدراسیون تیراندازی با کمان آن را ۳ نفر اعلام کرده. من آدم جنجالی نیستم اما وقتی دیدم اعتراضهایم راه به جایی نخواهد برد از رسانه کمک خواستم.
۲۵ اردیبهشت مسابقات سوییس آغاز میشود و تا ۲۳ این ماه نیز مهلت تغییر اسامی وجود دارد. مسابقات فرانسه هم آخر خرداد است و فرصت زیادی برای لیست نهایی وجود دارد البته اگر عزمی برای احترام به عدالت و درستکاری وجود داشته باشد.
امیدوارم که عدالت در خصوص انتخاب اعضای تیم ملی اجرا شود و افراد واقعا بر اساس شایستگی هایشان انتخاب شوند نه اِعمال نفوذ بالادستی ها…
کسی تا بحال پرسیده خود خانم علیپور اولین مسابقشون و اولین ورودشون به تیم ملی چجوری بوده که الان دارن اینطور حرص میزنن؟! تابحال از یکی از هم دوره ای های ایشون پرسیدید چطور این خانم بدون هیچ گونه مسابقه انتخابی درکنار ۴ عضو تیم ملی نوجوانان به مسابقات فرستاده شد و بعد از اون به طور دائمی در تیم موند؟ و چقدر به این صورت به بقیه هم تیمی ها آسیب وارد شد؟ حالا که خودشون خط خوردن تیم ملی شد حیاط خلوت؟
قبل از انتشار این مطالب بیشتر تحقیق کنید ، از هردستی بدید از همون دست هم میگیرید این چیزیه که برای خانم علیپور اتفاق افتاد. و اگر این تیم حیاط خلوته چرا این خانم ۶ سال برای موندن در این «حیاط خلوت» هزینه کردن؟!
منم چند سال تو فدراسیون تیراندازی با کمان فعالیت کردم. واقعا اسفباره. انتخاب های شخصی ، روابط حاکم بر استعداد ها. راند و برتری طلبی مربی ها و رئیس های فدراسیون. به طور رسمی اعلام می کنند که اگر روابط خوبی با ما داشتین می یاید بالا اگر نه برید سوت بزنید. آدم حالش از هرچی ورزشه به هم می خوره. خدا به این خانم صبر بده. فقط زجر کشیده ها می فهمن این جور سو استفاده از قدرت و پول چقدر دردناکه. همینه که به هیچ جا نمی رسیم. تنها دل خوشیمون اینکه مارو تو المپیک راه بدن والا بالا تر از اون هرگز نخواهیم داشت چون اول شدن فکر اول می خواد نه عقده اول