به گزارش افرا ورزش، من و همسفر همیشگی، مادرم، راهی سمنان شدیم، بار سفر ما بیش از هرچیز دیگر، غذای خانگی و سالم بود که مبادا اتفاق ناخوشایند دیگری از راه برسد.
به هر حال از ۴ روز گذشته بهتر بودم. به اندازه ای خوب بودم که با افکار مثبت و امید به پاهایم توان ایستادن و جنگیدن بدهم. تمام مسیر از تهران تا سمنان به این فکر میکردم.
چقدر برای چنین روزی زحمت کشیدم، چقدر سختی کشیدم، چه حرفهایی شنیدم، چه بسیار نقدهای خوب و چه بسیار حرفهای منفی، حرفهایی از سر و نادانی دل هر جوانی را میشکست و ناامید میکرد، اما یاد گرفته بودم که تنها بر هدف تمرکز کنم، مثل الان.
روز قبل از مسابقه همیشه تمرین تست کورت یا همان آشنایی با زمین مسابقه است، وقتی وارد سالن شدم، تمام چشمها با نگاهی ترحم آمیز به سوی من نگاه میکردند، از بازیکنان تا مربیان و مسوولین، هر کسی سمتم میامد با لحنی دلسوزانه احوال پرسی میکرد، تنها یک جواب داشتم، خداروشکر خیلی خوبم.
شاید کمتر از ۲۴ ساعت به مسابقه مانده بود، وقتی در زمین تمرین کردم، کاملاً متوجه شدم که ثمین همیشگی نیستم اما چارهی دیگری نداشتم، یا باید تسلیم میشدم و حسرت میخوردم یا باید با شرایط کنار میامدم و میجنگیدم.
زمانیکه مطلع شدم که جدول مسابقات در قسمت دختران، تماماً از بازیکنان ایرانی تشکیل شده، بیشتر مصمم شدم که قوی بمانم و قوی بجنگم. روز مسابقه که وارد سالن شدم با تمام نگرانی و ضعفی که داشتم با خودم گفتم، من برگشتم، قویتر از قبل.. ۲ ساعت تا مسابقه.
… ادامه دارد
بخوانید: تلاش آخر (1)
بخوانید: تلاش آخر (2)
سری کامل یادداشت های ثمین عابد خجسته را در این تگ دنبال کنید: یادداشت ها