حامد اسماعیلی – افرا ورزش : سارا خادم الشریعه به تیم ملی شطرنج بازگشته است. نفر چهاردهم رنکینگ فیده، زمستان ۹۸ پستی در صفحه شخصی اش منتشر کرد.
او گفت که دیگر قصد ندارد در مسابقاتی که اسمش ملی است و متولی آن فدراسیون شطرنج یا وزارت ورزش هستند شرکت کند. او حالا نظرش را تغییر داده. همانند هر کس دیگری او این حق را دارد که نظرش را عوض کند.
پستی که در زمان خداحافظی اش منتشر کرد این بود: “از این پس از حضور در هرگونه مسابقه ملی که تحت نظر فدراسیون، وزارت ورزش یا کمیته المپیک باشد، به عنوان ملی پوش یا نماینده یا هر چیز دیگری که بنامند، انصراف میدهم.
این به معنای تغییر ملیتم نیست. شطرنج یک ورزش فکریست و دنیای عجیبی دارد. من میخواهم در فضایی آرام، بدون فشار و استرس و تهدید، فقط و فقط روی کارم تمرکز کنم. نمیگذارند، نمیفهمند و نخواهند فهمید.
دلایل تصمیمم برای کسانی که باید ببینند روشن است، شاید نمیخواهند ببینند و این تصمیم آنهاست نه من! من فعلاً قصد مهاجرت ندارم و کسی هم حق ندارد من را وادار به ماندن یا رفتن کند. “
حالا با حال و هوایی تازه در فدراسیون شطرنج، او تصمیم گرفته نظرش را تغییر دهد. این بازگشت به طور آشکار نشان میدهد او با تفکرات حاکم در فدراسیون شطرنج مشکل داشت. سارا خادم الشریعه به طور کلی کم حرف میزند و اهل حاشیه هم نیست.
با این حال، انتظار برای بهبود اوضاع تصمیم سنجیدهتری در آن زمان بود تا انتشار پستی برای خداحافظی. وداعی که بی سرانجام بود و به کامبکی به سبک سارا انجامید. البته که این بازگشت اتفاقی جذاب است. او به کمک تیم ملی خواهد آمد.
زمانی که در فدراسیون شطرنج حاضر شد تا نوعی آشتی کنان شکل بگیرد، نوعی پیروزی برای ورزش ایران و حاکمیت شکل گرفت. بخش دولتی ورزش از رفتن کیمیا علیزاده و میترا حجازی پور و داستانهایش با فدراسیون جهانی جودو آسیب دیده بود و حالا حفظ سارا در تیم ملی یک برد به حساب میآید. بهتر بگویم. یک مرهم.
این چنین شد که حضور سارا در فدراسیون شطرنج خبری شد که از بخش خبری سیما و رسانههای عمومی پربازدید سردرآورد و تلاش برای بولد کردن آن، فراتر از حد طبیعی بازگشت یک ورزشکار به تیم ملی اش بود. سارا خادم الشریعه بازگشته است. در انبوه خبرهای ناامید کننده و سریالی، این بازگشت یک خبر خوش است. بهتر بگویم. باز هم یک مرهم.