پایگاه خبری ورزش زنان ایران – رز جدیدی زاده سرمربی سابق و با تجربه پالایش نفت آیادان در خصوص مشکلات فصل گذشته در گفت و گو با خانه فوتسال گفت: فصل پیش ابهاماتی در خصوص جشن قهرمانی تیم پالایش و نحوه بازیکن گیری وجود داشت که با وجود جلسات زیاد با آقای پارو برطرف نشد. از انجایی که در تیم ملی هم مشاوران فنی آقا داشتیم در تیم پالایش هم من این نیاز را می دیدم و آقای ابطحی که استاد بنده هستند را به عنوان مشاور فنی به باشگاه معرفی کردم. اما آقای پارو با وجود مشاور فنی آقا مخالف بودند. ایشان با جذب ملی پوشان در تیم هم مخالف بودند چون اعتقاد به بومی گرایی داشتند اما به دلایل زیادی ما چند بازيكن بومی را از دست داد بودیم و استعدادیابی مجدد و آموزش بازيكن بومى و تزريق به تيم ليگ برتر زمانى زيادى مى برد. بااین حال ما استعدادیابی کردیم اما متاسفانه نتوانستیم بازیکن مستعد جذب کنیم. دلیل آن هم وجود تیمهای محلی بود که بازیکنان شهر خود را جذب می کردند.
وی ادامه داد: مورد دیگر سرپرست تیم بود، باشگاه یکباره تصمیم به تعویض سرپرست تیم گرفت و شخصی را جایگزین کرد که هیچ سابقه ای در این مورد نداشت و با مخالفت های من رو به رو شدند. من این موضوع را مطرح کردم که کار سرپرستی سخت و پیچیده است و اجازه بدهیم فرد جدید یک نیم فصل در کنار سرپرست قبلی تجربه کسب کند اما متاسفانه باشگاه این موضوع را دخالت بنده در کار مدیریت عنوان کردند.
جدیدی زاده به خبرنگار خانه فوتسال گفت: من حتی به آقای میرقادری مدیریت باشگاه پالایش مراجعه کردم اما مشکل حل نشد. آقای پارو عنوان کردند که من خودم کناره گیری کردم و دخالت در کار مدیریت داشتم. قصد من دخالت در کار مدیریت نبود و من فکر می کردم ایشان هم مانند مدیریت قبلی امور ورزش آقای مختاری سعی دارند با تعامل مشکلات را حل کنند. در نهایت خانم پوربهبهانی سرمربی تیم شد و آقاى يازعى مشاور فنى تيم شدند که همه مسائل فنى به عهده ایشان بود. ٨ بازی به پایان لیگ و به خاطر مسائلى ايشان كنار گذاشته شدند و از باشگاه با من تماس گرفتند تا با تیم همکاری کنم دلیل آن را هم مشکلات تیم با خانم پوربهبهانی عنوان کردند. من در تهران دانشجو بودم هزینه های پروازم به آبادان بسیار بالا بود. ابتدا آقای پارو قول دادند هزینه های پروازم را باشگاه تقبل می کند اما باشگاه نپذیرفت و این همکاری اتفاق نیفتاد.”
جدیدی زاده در خصوص این فصل از مسابقات لیگ برتر گفت: این فصل با وجود تمامی دلخوری هایی که از فصل گذشته با من بود سکوت اختیار کردم و قبول کردم تا با تیم مجدادا همکاری کنم. من ۱۴ سال در این باشگاه بودم، از دست دو استان پله پله با این تیم رشد کردم و پالایش را مثل فرزند خودم می دانم.
مبلغی که باشگاه به من پیشنهاد داد بسیار کم بود اما بدلیل مشکلات باشگاه من با خود فکر کردم حالا که باشگاه به من نیاز دارد از مسائل مالی چشم پوشی می کنم.
لیست اسامی بازیکنان را به باشگاه دادم اما با برخی از آنها به دلیل مشکلات اخلاقی فصل پیش مخالفت کردند و من هر چه تلاش کردم نتوانستم باشگاه را مجاب به ماندن آن بازیکنان کنم و در نهایت به نظراتشان احترام گذاشتم. ایشان در کار کادر من هم دخالت میکردند. مثلا در مورد مربی بدنساز من گفتند که این مربی فصل پیش حاشیهسازی کرده و صحیح نیست که این فصل در لیست باشد و باید مربی دیگری جایگزین شود. من واکنش زیادی نشان نمی دادم چون نمی خواستم اتفاقات سال گذشته رخ دهد. سعی کردم با صحبت کردن ایشان را راضی کنم.
تست گیری اول انجام شد و من در کنار خانم معجزی و خواهرم غزاله جديدى زاده چند بازیکن مستعد بین بچهها انتخاب کردیم. خیلیها طی تماسهایی که داشتند از عدم اعتمادشان به تیم آبادان میگفتند و میخواستند که خود من مربی باشم. من این مسئله را به آقای پارو اعلام کردم و گفتم که خیلی ها شما را مقصر می دانند. البته به ایشان گفتم که شخص من از ایشان دفاع کردهام و گفتم که شما مقصر نیستید ولی انتخابهایی که فصل پیش داشتید باعث شده که نوک پیکان انتقادات به سمت شما باشد.
بعد از تستگیری اول، من خدمت ایشان رفتم تا اسامی جدید را به همراه بچههای باتجربه قبلی که جزو تیم بودند اعلام کنم و تمرینات را هرچه سریعتر شروع کنیم تا فصل بدنسازی بچه ها را از دست ندهیم. از بچهها شنیدم که خانم بهبهانی، مربی فصل قبل، باید به عنوان مدیر فنی کنار تیم باشند. از سرپرست تیم خانم رحمانی شنیدم که قرار است خانم زهره میثمی، بازیکن آبادانی تیم، به عنوان آنالیزور معرفی شود من به آقای پارو گله کردم چون از مسئولان تیم انتظار داشتم که این حرفها را بجای بچهها، از خود ایشان بشنوم. به ایشان گفتم این خانم قبلاً همتیمی من بوده و یک فصل در کنار من مربی دروازهبانهای من بوده و می دانیم ما نمیتوانیم در یک جهت پیش برویم. فصل پیش هم به ایشان فرصت دادید اما متاسفانه آن اتفاقات پیش آمد و چه نیازی است که این فصل ایشان مدیر فنی باشند؟ من نیازی به مدیر فنی ندارم و اگر باشگاه ميتواند هزينه كند به جاى مديرفنى بازيكن بگيردآقای پارو به من قول حل مسئله را دادند.
موقع تستگیری دوم، سرپرست تیم در شیراز به سر میبردند، ایشان پس از برگشت از شیراز جلساتى با خانم بهبهانى در دفتر آقاى نظام پور و آقای پارو داشتد بعد از تستگیری دوم، من با آقای پارو جلسه داشتم که لیست نهایی تیم را اعلام و تمرینات را شروع کنم. من راجع به بدن سازی، بازی دوستانه و زمانی که از دست میرفت، نگران بودم. ایشان گفتند که من مشکلات را حل میکنم تا تمرینات شما هرچه زودتر شروع شود.
فصل قبل نتیجه اعتمادشان به این افراد را دیدند/ با وجود بهبهانی اختیار تام ندارم
من راجب خانم بهبهانی گلهمند شدم، ایشان گفتند که من نباید دخالت کنم. مدیر فنی را باشگاه انتخاب می کند و سرمربی را مدیر فنی. من از ایشان گله کردم و گفتم بله، در صورتی چنین اتفاقی میافتد که نیاز به مدیر فنی باشد، اگر من آقای ابطحی را که استاد من هستند کنار تیمم داشتم خیلی چیزها از ایشان یاد میگرفتم مثل حضور استادان شمس، صانعى و فراشى اما خانم بهبهانی چه کمکی به من میتواند بکند؟ اگر میتوانستند، من در کادر خودم ایشان را می پذیرفتم. من گفتم سرپرستی که معرفی کرده اید سر تمرین من نمیآید اما باخانم بهبهانی هرروز در دفتر شماست. چیزهایی که بچهها برای من تعریف کردهاند خوشایند نیست و من شناخته شده هستم، چهارده سال با صداقت کار کردهام و نمیخواهم شرمنده بچههای تیمم باشم. شما پول آنچنانی که به بانوان نمیدهید، بازیکنان هرکدام مشکلات خاص خود را دارند و دوست ندارم جایی باشم که صداقت نداشته باشد. بهرحال، ایشان پافشاری کرده اند که خانم بهبهانی فقط اسماً به عنوان مدیرفنی هستند، و فقط در بعضی بازیها گزارش بازی را به من می دهند. من گفتم خودم گزارش فنی بازی را به شما می دهم. اگر گزارش اخلاقی میخواهید که سرپرست تیم باید این گزارش را بدهد.
ایشان نمیدانستند که خانم بهبهانی چه گزارشی را باید به ایشان بدهد. فقط اصرار داشتند که ایشان باید باشد. من برای ایشان توضیح دادم که کادر فنی باید با هم هماهنگ باشند، ما با هم هماهنگ نیستیم. ما نمیتوانیم باهم در یک جهت حرکت کنیم. من نگران هستم كه مثل فصل پيش اختلافاتی به وجود خواهد آمد. ایشان در جواب نهایی به من گفتند که خانم بهبهانی به ما تحمیل شده و نمی شود کاری کرد. و من باید این مسئله را بپذیرم. من گفتم که نمی توانم این مسئله را بپذیرم شاید برای شما تحمیل شده باشد اما برای من نیست. شما هنگام تست گیری دو تا بازیکن خوزستانی را که من میخواستم رد کردید و در مسائل بازیکنی دخالت کردید، سرپرستی برای من گذاشته اید که جهت مخالف من حرکت می کند و بدون اطلاع من کارهایی را انجام می دهد. کسی را به عنوان آنالیزور معرفی کرده اید که هیچ سررشتهای در آنالیزوری ندارد، در جذب بازيكن و كادر فنى من دخالت كرديد. شما چه تضمینی به من میدهید که اتفاقات ناخواستهای به وجود نیاید؟
از ایشان خواهش کردم که در قرارداد داخلی من ذکر کنند که خانم بهبهانی به عنوان مدیر فنی یا مشاور فنی تیم، هیچ دخالتی در کار فنی من نخواهد داشت و سر تمرین من هم نیاید و فقط بازیهای داخلی را بیاید بالا بنشیند و گزارشی را که مدیریت دوست دارد بدهد. اما ایشان امتناع کردند و من گفتم با چه منطقی باید پذیرفت که شخصی که ایشان را تحمیل می کند بعدها در کار فنی من دخالت نخواهد کرد. من این مسئله را نخواهم پذیرفت.
آقای شاملی ریاست محترم هیئت فوتبال را واسطه قرار دادند که مثل پدر من هستند و من هشت سال است که نایب رئیس ایشان هستم. ما شنبه با آقای شاملی، آقای پارو و خواهر من جلسه داشتیم. بازهم طی یکسری حرفهای تکراری به من اطمینان دادند که خانم بهبهانی هیچ گونه دخالتی
در کار من نخواهد داشت.
خانم بهبهانی چهل دقیقه دیر به جلسه آمدند و موقعی که ما از جلسه بیرون می آمدیم ایشان به جلسه آمدند و خیلی هم ناراحت بودند و آقای پارو بعد از ما با ایشان جلسه داشتند. سوال من این است که اگر ایشان واقعا مدیر فنی تیم هستند چرا از روز اول به من نگفتند که من تکلیف خودم را بدانم؟ شاید من اگر میدانستم به پیشنهادات دیگرم فکر میکردم. من از ایشان خواستم که با من صادق باشند ولی من صداقتی نمیبینم. چرا از روز اول مدیر فنی را معرفی نکردند؟ چرا جلسات خانم بهبهانی و من جدا از هم است؟ چرا سرپرست من، سر تمرین من نمیآمد اما وقت جلسه با خانم بهبهانی را داشتند؟اتفاقاتی که پارسال برای تیم پالایش نفت افتاده برای این تیم خوب نبود.
وی گفت: من در تهران، مدیریت ورزشی میخوانم و میدانم به عنوان مربی باید در چه کاری دخالت کنم و در چه کاری نباید دخالت کنم. ما قراراست هفت-هشت ماه درگیر مسابقات باشیم و من به عنوان کسی که جواب مسائل فنی را باید بدهد باید همه موارد را بررسی و مدیریت کنم. من به آقای پارو گفتم که باشگاه چرا وقتى من به عنوان مربی، پول نمیخواهم، یا خواهر من قرار است رایگان کار کند یا خانم معجزی به عنوان تدارکات گفتند که تقریبا رایگان کار می کنند، می خواهد به مشاور فنی و آنالیزور پول بدهد؟ به جاى اين هزينه هابازيكن بگيرند ایشان به من گفت که در این مسائل دخالت نکنم. چرا؟ من توضیح دادم که اولین ابزار یک تیم، بازیکن است.
وقتی شما میخواهید در لیگ برتر بازی کنید اول باید به فکر بازیکن باشید نه کادرى كه به قول ايشان فقط اسماً هستند گفتم نیازی به مدیر فنی و آنالیزور ندارم و به جای اینها برای من بازیکن بگیرید. من خودم انتظار مالی ندارم و کادرم هم با هماهنگ است. شما میتوانید جديدى یا خانم بهبهانی را به عنوان سرمربی انتخاب کنید ولی من مدیر فنی نميخواهم. ایشان هم خانم بهبهانی را به عنوان سرمربی اعلام کردند.من منتظر تماس ايشان بودم اما تماسى گرفته نشد. ایشان که اینقدر شعار بومیسازی میدهند از پارسال تا حالا چه کار کردند؟ فصل پيش چند بازيكن ملیپوش يا بازيكن اسبق تيم ملى بودند؟ شاید اگر آن تیم خوب دست یک مربی باتجربه بود جزو تیمهای اول-دوم جدول قرار میگرفت. ميشه ايشان بفرمايند در حال حاضر تيم چند بازيكن آبادانى دارد؟ در بحث بومیسازی، پالایش نفت و خانم بهبهانی چه کار کردند؟ پنج ماه زمان داشتند که در سطح مدارس استعدادیابی کنند و بازیکنان خوب و مستعد جذب کنند اما تمرینات را متوقف کرده بودند.
جدیدی زاده به خانه فوتسال گفت: خواهر من دوسال است که در تیم های نونهالان،نوجوانان و جوانان با بازیکنان مستعدی سروکار دارد. او دو سال پیش در مسابقات استانی نایب قهرمان شد اما از زمانی که آقای پارو آمده اند، تیم های نوجوانان و جوانان با بهانه عدم وجود مجوز برای مسابقات استان اعزام نشده اند. این بازیکنان کجا باید پرورش پیدا کنند؟در اين مدت ايشان چه تلاشى براى صدور مجوز كردند در لیگ برتر آزمون و خطا وجود ندارد. بازیکنان باید در رده های نونهالان، نوجوانان، جوانان، مسابقات استانی، و لیگهای سطح پایینتر پرورش پیدا کنند و به لیگ برتر برسند.
من خیلی جوان بودم که مربی شدم. من از آقای مختاری که در عین اختلاف نظرهایی که وجود داشت، از من حمایت کردند تشکر میکنم. من از آقای پارو هم همین انتظار را داشتم.
به هرحال با شرایطی که به وجود آمده، خواهر من هم استعفا داده و به آقای پارو گفتند که وقتی شما با مربی چهارده ساله خود اینطور برخورد میکنید ممکن است همین اتفاق برای من که فقط دو سال است آمده ام هم بیافتد بازيكن در سنين پايين فقط رقابت را مى شناسد.
خانم بهبهانی ادعا می کنند که هجده سال بازیکن پالایش نفت بوده اند و چهارده سال هم به عنوان کمک بوده اند. ما سه سال همتیمی بودهایم. بعد تیم منحل شد. زمانی که تیم دست من بود ایشان یک فصل به عنوان مربی دروازه بانها کنار من بودند. یادم نمی آید بازیکنی به نام خدیجه پوربهبهانی در این سالها داشته باشم.
من همیشه سعی کردم در کارم صداقت داشته باشم، بازیکنان و كادرى که با من کار کرده اند من را میشناسند. من دوست دارم جایی کار کنم که آنها هم با من صادق باشند. این عدم صداقت از روز اول باعث شد که من نگران شوم.
از نظر من هدف امور ورزش پالایش نفت آبادان مشخص نیست. اگر مشخص بود در بحث استعدادیابی و پایهها جدیتر کار میکردند. مسابقات استانی را لغو نمیکردند و سعی میکردند بازیکنان بومی پرورش دهند. مثلا در بخش فوتسال، در یک فصل چند بازیکن بومی به تیم اضافه شدهاند؟
تیم حفاری اهواز هم یک تیم نفتی است و پارسال تیمش را با مدیریت خوب، حفظ کرده و پارسال هم تا هفتههای آخر فصل، صدر جدول بود.
سالها بدون حاشيه كار كردم و سعى كردم مصاحبه اى نكنم اما مصاحبه اى از جناب پارو ديدم كه احساس كردم بايد از حق خودم و كادرم دفاع كنم
من برای تیم پالایش نفت آبادان آرزوی موفقیت میکنم. انشالا که به اهداف خودشان برسند.